گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:می فروشم راحت و عشق ستمگر می خرم می دهم روز خوش و آسیب اختر می خرم

❈۱❈
می فروشم راحت و عشق ستمگر می خرم می دهم روز خوش و آسیب اختر می خرم
ای که باز افکنده ای در تیغ کاه رغبتم گر متاع غم بود بگشا که اکثر می خرم
❈۲❈
در سرشت من قبول شیوهٔ انکار نیست ساده لوحم هر جه بفروشند یک سر می خرم
ترک جان تلخ کام است و شکر خواب عدم جام زهری می فشانم، تنگ شکر می خرم
❈۳❈
او به خونم گرم و من زین شادمان، کز شکر قتل صد ره از وی خون خود در روز محشر می خرم
نیست غم کز درد هجران شهپرم بر خاک ریخت اینک از جبرییل شوقت باز شهپر می خرم
❈۴❈
هر متاعی کز نگاهش می خرم در بزم وصل می نشینم گوشه ای در خود مکرر می خرم
عرفی آوردم متاعی، ترازو کو، غم کجاست آن متاعی کس مخرد، با جان برابر می خرم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۴۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شهرزاد چنگلوایی
2016-07-10T01:49:34
مصرع پیش از آخر گمانم این‌گونه باشد: عرفی آوردم متاعی٬ کو ترازو٬ غم کجاست