گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:تا به خون ریزیم اشارت ها نمود ابروی او میل خون ریزی خود فهمیدم از هر موی او

❈۱❈
تا به خون ریزیم اشارت ها نمود ابروی او میل خون ریزی خود فهمیدم از هر موی او
چون خرامد در دلم جان، هم چو آب زندگی سر نهد در پای سرو قامت دلجوی او
❈۲❈
تا خیال قامتش بیرون نیامد از دلم کرده ام زنجیر یایش حسرت گیسوی او
گر نمی گردد مه من گرم کین از مهر نیست از نزاکت طاقت گرمی ندارد خوی او
❈۳❈
تا بود آمد شدش بر خاک من ای هم نشین چون بمیرم شب نهانم دفن کن در کوی او
من که حسرت می کشم عرفی برای دیگران شیشهٔ می را کی توانم دید بر زانوی او

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها