گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:تا مژدهٔ زخم دگر، دامن کش جان کرده ای دشوار دادن جان من، خوش بر من آسان کرده ای

❈۱❈
تا مژدهٔ زخم دگر، دامن کش جان کرده ای دشوار دادن جان من، خوش بر من آسان کرده ای
مستانه گریند از غمت، اهل ورع در صومعه گویا تبسم گونه ای در کار ایشان کرده ای
❈۲❈
خوش با دل جمع آمدی، نازان به حسن خویشتن از عشوه گویا هر طرف، دل ها پریشان کرده ای
زنار عصمت پیشگان پوشند عیب برهمن خوش توتیای آفتی در چشم انسان کرده ای
❈۳❈
مهر و وفا را جذبه ای می باشد ای اهل طلب رو گوشه ای بنشین، چرا، رو در بیابان کرده ای
چشمی که بازش کرده ای، از گریه خون آمد، ولی
خون گرید آن چشمی که تو، پاکش به دامان کرده ای
در حشر اگر نشناسدت، معذور باید داشتن چشمی که از نظارهٔ آن چهره حیران کرده ای

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۵۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها