عرفی:هر گاه که از مهر به کین میل تو بیش است اول نمک سینه ی ما باش که ریش است
❈۱❈
هر گاه که از مهر به کین میل تو بیش است
اول نمک سینه ی ما باش که ریش است
معشوق در آغوش و مرا آیینه در کف
از بس که دلم شیفته ی زشتی خویش است
❈۲❈
زندان بود آمیزش آن کز ره عادت
در کشمکش صحبت بیگانه و خویش است
دانم که شفیق اند طبیبان همگی، لیک
مرهم که نه معشوق نهد دشمن ریش است
❈۳❈
با کعبه روان انس نگیرد دل عرفی
دایم قدمی چند ازین قافله پیش است
کامنت ها