گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عرفی:من بلبل آن گل که گلابش همه خون است مرغابی آن بحر که آبش همه خون است

❈۱❈
من بلبل آن گل که گلابش همه خون است مرغابی آن بحر که آبش همه خون است
خونم به گلو ریز که بیمار محبت آشوب نشانست و به آبش همه خون است
❈۲❈
دیوانه ی عشقیم که این شاهد سرمست عشقش همه زخم است و حجابش هم خون است
کوثر لب خشک و جگر تشنه فرستد در بادیه ی عشق که آبش همه خون است
❈۳❈
از صید به خون گشته مپرهیز که صیاد آرایش فتراک و رکابش همه خون است
آتش چه و سرچشمه کدامست؟ مپرسید صحرای محبت که سرابش همه خون است
❈۴❈
عرفی غم دل باز نپرسی که دل ما مستی است که در جام جوابش همه خون است

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها