عرفی:تهمت فسق بمن کرد یکی کفراندیش کایزد از صورت او معنی آدم برداشت
❈۱❈
تهمت فسق بمن کرد یکی کفراندیش
کایزد از صورت او معنی آدم برداشت
این سخن گوشزد شاهد عصمت گردید
شد پریشان چوسر زلفش و ماتم برداشت
❈۲❈
روزگار آمد گفتاش که مخروش که من
پرده زین راز تهی مایه نخواهم برداشت
گفت از اول غلط افتاد مرا می بایست
دل زهم صحبتی مردم بیغم برداشت
❈۳❈
من از این حرف بجوشیدم و گفتم دل من
آنچه برداشت خود از کون مکان غم برداشت
تو مرادانی و من نیز ترا می دانم
پس چرا باید ازاین مایه دل از هم برداشت
❈۴❈
اهل دنیا همگی تهمت کبرند و فساد
رخت خود را که از این و رطه مسلم برداشت
ستم تهمت جهال نه برما و تو رفت
یوسف این را متحمل شد و مریم برداشت
کامنت ها