عرفی:فارغیم ای عاملان حشر ز احسان شما کشت و کار ما نمیگنجد به میزان شما
❈۱❈
فارغیم ای عاملان حشر ز احسان شما
کشت و کار ما نمیگنجد به میزان شما
نیست غم ز آلودگی ای سالکان راه عشق
دست کوثر میفشاند گرد ایوان شما
❈۲❈
آفتاب ما طلوع از مشرق یثرب نمود
فارغیم ای مصریان از ماه کنعان شما
رفتهرفته کار خود میساختم ناپایدار
گر بگشتی دستگیرم فیض احسان شما
❈۳❈
شب گذشت و جام می لب تر نکردی زاهدا
مجلس رندان ندارد طاقت شان شما
دست عدل ای سینهریشان گر ببخشد مرهمی
طاق کسری میکند چاک گریبان شما
❈۴❈
عرض مال ای منعمان بر میکشان بیحرمتیست
خرج یک بزم شراب ماست سامان شما
از تبسم بر سر خوبان چرا منت نهند
این ملاحت با نمک هست از نمکدان شما
❈۵❈
سوخت عرفی از حجاب ناکسان کوی عشق
شرم حرمت برنتابد روی مهران شما
کامنت ها