عرفی:تا بکی عمر بافسوس و جهالت برود نشأه باده بتاراج ملامت برود
❈۱❈
تا بکی عمر بافسوس و جهالت برود
نشأه باده بتاراج ملامت برود
بخت بد را خجل از پرسش باطل چکنم
بهتر آنست که عمرم ببطالت برود
❈۲❈
زاهد از کعبه عنان تافته می آید لیک
چون طمع داشت که خضرش بدلالت برود
رهرو کعبه که دیر است حوالتگاهش
برود لیک زدنبال حوالت برود
❈۳❈
جای رحمست بران جوهری لعل طراز
کش همه عمر بآرایش آلت برود
جانم ار مالک غمهای محبت گردد
من گدا گردم و نامش بدلالت برود
کامنت ها