عرفی:سرا پای وجودم وزمحبت حال دل دارد ز ذوق درد بیرونم درون را مشتعل دارد
❈۱❈
سرا پای وجودم وزمحبت حال دل دارد
ز ذوق درد بیرونم درون را مشتعل دارد
فغان از جلوه حسنی که دلهای شهیدانرا
زننگ آرمیدنهاست حیرانی خجل دارد
❈۲❈
گل امید ما را آفت پژمردگی نبود
که باغ آرزوی ما هوائی معتدل دارد
بعهد حسن او گاه تبسم بینی از دلها
که گوئی مرده صد ساله درسینه دل دارد
❈۳❈
یکی صد شد عذاب اهل عصیان کز لحد عرفی
زخون گرم دل سیلی بدوزخ متصل دارد
کامنت ها