اوحدی:انجمن شهر ملای گلست باده بیاور، که صلای گلست
❈۱❈
انجمن شهر ملای گلست
باده بیاور، که صلای گلست
نالهٔ مرغان سحرخوان به صبح
از سر عشقت، نه برای گلست
❈۲❈
بر رخ خوبان جهان خط کشید
سبزه، که خاک کف پای گلست
باغ، که او خاک معنبر کند
سنبل او خواجه سرای گلست
❈۳❈
پیرهن یوسف مصری، که شهر
پرصفت اوست، قبای گلست
سر به در دوست نهادند خلق
در همه سرها چو هوای گلست
❈۴❈
اوحدی، اینها همه گفتی، ولی
با رخ آن ماه چه جای گلست؟
کامنت ها