اوحدی:سروی که ازو و حور و پری بار برند اوست ماهی که ازو خلق دل زار برند اوست
❈۱❈
سروی که ازو و حور و پری بار برند اوست
ماهی که ازو خلق دل زار برند اوست
گرد دهن چون شکرش گرد، که امروز
تنگی که ازو قند به خروار برند اوست
❈۲❈
آن حور شکر خنده که از حقهٔ لعلش
یک شهر شفای دل بیمار برند اوست
آن ماه که سجاده نشینان در او
سجاده و تسبیح به خمار برند اوست
❈۳❈
ترکی که ز چین سر زلف چو کمندش
عشاق دل شیفته دشوار برند اوست
شوخی که ز سر پنجهٔ مستان دو چشمش
خوبان جهان جور به ناچار برند اوست
❈۴❈
اندر چمن دلبری، ای اوحدی، امروز
سروی که ز رویش گل بیخار برند اوست
کامنت ها