گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:ماه کشمیری رخ من، از ستمکاری که هست می‌پسندد بر من بیچاره هر خواری که هست

❈۱❈
ماه کشمیری رخ من، از ستمکاری که هست می‌پسندد بر من بیچاره هر خواری که هست
چشم گریانم ز هجر عارض گل رنگ او ابر نیسان را همی ماند، ز خون باری که هست
❈۲❈
ای که بر ما می‌پسندی سال و ماه و روز و شب هر بلا و محنت و درد دل و زاری که هست
نیست خواهد شد وجود دردمند ما ز غم گر وجود ما ازین ترتیب بگذاری که هست
❈۳❈
محنت هجران و درد دوری و اندوه عشق در دل تنگم نمی‌گنجد، ز بسیاری که هست
بار دیگر در خریداری به شهر انداخت شور شوق این شیرین دهان از گرم بازاری که هست
❈۴❈
ماهرویا، در فراق روی چون خورشید تو آهم از دل بر نمی‌آید، ز بیماری که هست
بار دیگر هجر با ما دشمنی از سر گرفت بس نبود این درد و رنج عشق هر باری که هست؟
❈۵❈
بی‌لب جان پرور و روی جهان افروز تو نیست ما را هیچ عیبی، گر تو پنداری که هست
سر عشق و راز مهر و کار حسن آرای تو هیچ کس را حل نمی‌گردد، ز دشواری که هست
❈۶❈
دیگری را کی خلاصی باشد از دستان تو؟ کاوحدی را می‌کشی با این وفاداری که هست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها