گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:عاشقان صورت او را ز جان اندیشه نیست بیدلانش را ز آشوب جهان اندیشه نیست

❈۱❈
عاشقان صورت او را ز جان اندیشه نیست بیدلانش را ز آشوب جهان اندیشه نیست
از قضای آسمانی خلق را بیمست و باز آفتاب ار باز گشت از آسمان اندیشه نیست
❈۲❈
پیش ازین ترسیدمی کز آب دامن‌تر شود از گریبان چون گذشت آب، این زمان اندیشه نیست
ما ازین دریا، که کشتی در میانش برده‌ایم گر به ساحل می‌رسیدیم، از میان اندیشه نیست
❈۳❈
گر چه از رطل گران کار خرد گردد سبک چون سبک روحی دهد رطل‌گران، اندیشه نیست
ای که گل چیدی و شفتالو گزیدی، رخنه جو ما تفرج کرده‌ایم، از باغبان اندیشه نیست
❈۴❈
پاسبان را گوش بر دزدست و دل با رخت و ما چون نمی‌دزدیم رخت، از پاسبان اندیشه نیست
از برای دوست شهری دشمن ماشد، ولی گر مسخر می‌کنیم، از این و آن اندیشه نیست
❈۵❈
اوحدی، گر خلق تا قافت بکلی رد کنند چون قبول دوست داری هم‌چنان، اندیشه نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها