گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:در فراق تو مرا هیچ نه خوردست و نه خفت تا تو بازآیی از آنجا که نمی‌یارم گفت

❈۱❈
در فراق تو مرا هیچ نه خوردست و نه خفت تا تو بازآیی از آنجا که نمی‌یارم گفت
هیچ محتاج گرو نیست، که دل خواهد برد خم ابروی تو، گر طاق برآید، یا جفت
❈۲❈
گر تو خواهی که بدانی: به چه روزیم از تو روزگاری به شب مات نمی‌باید خفت
ز تمنای تو برخار جفا می‌خفتیم تا چه گل بود که از هجر تو ما را بشکفت؟
❈۳❈
در چنین روز بلا صبر بخواهیم نمود با چنین اشک روان راز چه دانیم نهفت؟
هر که بر خاک رهت آب رخی دارد چشم زان درش خاک به رخسار همی باید رفت
❈۴❈
اوحدی تا که به کامی برسد، می‌دانی کش به وصف لب لعلت چه گهر باید سفت؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها