گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت تنم به درد جدایی خراب کرد و برفت

❈۱❈
دلم بر آتش هجران کباب کرد و برفت تنم به درد جدایی خراب کرد و برفت
مرا به وصل خود آهسته وعده‌ای می‌داد ولی چه سود؟ که ناگه شتاب کرد و برفت
❈۲❈
بتی که دامن وصلش به چنگم آمده بود ز هجر نالهٔ من چون رباب کرد و برفت
دو چشم او چه خطاها که داشت اندر سر! چو دید قامتش آنرا صواب کرد و برفت
❈۳❈
در آرزوی نگاری گداختم چو نبات که شکرش نمکم بر کباب کرد و برفت
در آب و آتشم از هجر آنکه بی‌رخ خویش دلم پر آتش و چشمم پر آب کرد و برفت
❈۴❈
چو اوحدی ز رخش بوسه خواستم بی‌زر لبش مرا به خموشی به خواب کرد و برفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها