گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:سری که دید؟ که در پای دلستانی رفت دلی، که ترک تنی کرد و پیش جانی رفت؟

❈۱❈
سری که دید؟ که در پای دلستانی رفت دلی، که ترک تنی کرد و پیش جانی رفت؟
از آن زمان که تو باغ مراد بشکفتی دگر کسی نشنیدم به بوستانی رفت
❈۲❈
هزار نامه سیه شد به وصف صورت تو هنوز در سخنش مختصر زیانی رفت
کلاه بخت جوان بر سر آن کسی دارد که دست او چو کمر در چنین میانی رفت
❈۳❈
حدیث بوسه رها کن، که در عقیدت من دریغ نام تو باشد که بر زبانی رفت
مگر به سختی گور از بدن برون آید وفا و مهر، که در مغز استخوانی رفت
❈۴❈
بیا، که شیوهٔ سر باختن به آن برسید ز دست عشق تو کین جا سری بنانی رفت
به یاد آن قد چون تیر و ابروی چو کمان گذشت عمر چو تیری که از کمانی رفت
❈۵❈
مرا معامله با آن دهان تنگ چه سود؟ که هم ز جانب من گیرد، ارزیابی رفت
دلم نمی‌دهد از دوست بر گرفتن دل وگر نه مرغ تواند به آشیانی رفت
❈۶❈
سفر کنیم ز کوی تو عاقبت روزی اگر به دزد نگویی که: کاروانی رفت
رخ از محبت او، اوحدی، نشاید تافت گرش ز جور و جفا با تو امتحانی رفت
❈۷❈
سرت به تیغ غمش گر ز تن جدا گردد دریغ نیست، که در پای مهربانی رفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محدث
2018-09-17T00:34:41
هزار نامه سیه شد به وصف صورت تو:( :( :( ...