اوحدی:بیا، که دیدن رویت مبارکست صباح بیا، که زنده به بوی تو میشوند ارواح
❈۱❈
بیا، که دیدن رویت مبارکست صباح
بیا، که زنده به بوی تو میشوند ارواح
تویی، که وصل تو هر درد را بود درمان
تویی، که نام تو هر بند را بود مفتاح
❈۲❈
فروغ روی تو بر جان چنان تجلی کرد
که بر سواد شب تیره پرتو مصباح
به راستی که: نظیرت کجا به دست آرد؟
هزار سال گر آفاق طی کند سیاح
❈۳❈
من از شریعت عشق تو دارم این فتوی
که: می پرستی و رندی و عاشقیست مباح
صلاح ما همه در گوشهٔ خراباتست
چرا ملامت ما میکنند اهل صلاح؟
❈۴❈
سزد که: خار خورند از رخ تو گل رویان
که بلبلیست ترا همچو اوحدی مداح
کامنت ها