گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:روزم خجسته بود، که دیدم ز بامداد آن ماه سرو قامت بر من سلام داد

❈۱❈
روزم خجسته بود، که دیدم ز بامداد آن ماه سرو قامت بر من سلام داد
ماهی فکند سایه؟ اقبال بر سرم کز نور روی خویش به خورشید وام داد
❈۲❈
حوری که در مششدر خوبی جمال او نه خصل و پنج مهره به ماه تمام داد
چشمش مرا بکشت، چه آرم به زلف دست؟ سلطان گناه کرد، چه خواهم ز عام داد؟
❈۳❈
جایی که دام و دانه شود خال و زلف او آن مرغ زیرکست که خود را به دام داد
هر کس که کرد با سر زلفش تعلقی زحمت کشد ز دل، که به سودای خام داد
❈۴❈
خاک کسی شدیم که بر خاک کوی خویش ما را رها نکرد و سگان را مقام داد
گفتم که: کام دل ز لبانش طلب کنم عقل این سخن شنید و برمن پیام داد:
❈۵❈
کای اوحدی، به گرد چنین آرزو مگرد کان سنگدل بکس نشنیدم که: کام داد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۶۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها