گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:بمیرم چشم مستت را که جانم زنده می‌دارد دلم را با خیال خود به جان با زنده می‌دارد

❈۱❈
بمیرم چشم مستت را که جانم زنده می‌دارد دلم را با خیال خود به جان با زنده می‌دارد
به نقد اندر بهشتست آنکه در خلوت سرای خود چنان شاخ گل و سرو سهی نازنده می‌دارد
❈۲❈
دعای عاشقان تست در شبهای تنهایی که روز دولت حسن ترا پاینده می‌دارد
ز چشمت مردمی دیدیم و از روی تو نیکویی ولی زلف سیه کار تو ما را زنده می‌دارد
❈۳❈
مباد، ای اوحدی، هرگز ترا با خسروان کاری غلام لعل شیرین شو، که نیکو بنده می‌دارد
مرا بس باشد این دولت که آن مهروی هر صبحی دلم را همچو روی خویشتن فرخنده می‌دارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها