گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:موی فشانم دگر عشق به درها ببرد در همه عالم ز من ناله خبرها ببرد

❈۱❈
موی فشانم دگر عشق به درها ببرد در همه عالم ز من ناله خبرها ببرد
روی چو گلبرگ تو اشک مرا سیم کرد مطرب ما این نوا برزد و زرها ببرد
❈۲❈
من ز سفرهای خود سود بسی داشتم عشق تو در باختن سود سفرها ببرد
داشتم از شاخ عمر وعدهٔ برخوردنی باد فراقت به باغ بر زد و برها ببرد
❈۳❈
باز نیاید به هوش عاشق رویت، که او توش ز تنها ربود، هوش ز سرما ببرد
زلف تو دل برد و هست در پی جان، ای عجب! بار کجا می‌هلد، دوست، که خرها ببرد؟
❈۴❈
داشت دلی اوحدی، نقد و دگر چیزها این دو بر آتش بسوخت عشق و دگرها ببرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها