گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:به دشمنان نتوان رفت و این شکایت کرد که: دوست بر دل ما جور تا چه غایت کرد؟

❈۱❈
به دشمنان نتوان رفت و این شکایت کرد که: دوست بر دل ما جور تا چه غایت کرد؟
لبش، که بر دل ما راه زد، جنایت نیست دلم که آه زد از دست او جنایت کرد
❈۲❈
بیا، که درد ترا من به جان خریدارم اگر به سینه رسید، ار به جان سرایت کرد
لبت که آیت لطفست، قهر بر دل من روا بود، چو به حکم حدیث و آیت کرد
❈۳❈
کمینه پرتوی از صورت تو بتواند هزار زهره و خورشید را حمایت کرد
کسی ندید رخت را، که وصف داند گفت قمر نشان تو از دیگری روایت کرد
❈۴❈
مگر ز بام رخت را مجاوران فلک به آفتاب نمودند و او حکایت کرد
اگر به شحنه بگویند، شهر بگذارد ستم، که نرگس مست تو در ولایت کرد
❈۵❈
به عشق سرزنش و منع دل کفایت نیست از آن که در همه عمر خود این کفایت کرد
نشان روی تو از هر که باز پرسیدم میان عالمیانم نشان و رایت کرد
❈۶❈
بریخت خون من از چشم و مردم از چپ و راست درین حدیث که: با اوحدی عنایت کرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها