گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:چاره سگالیدنم فایده‌ای چون نکرد آتش هجران تو جز جگرم خون نکرد

❈۱❈
چاره سگالیدنم فایده‌ای چون نکرد آتش هجران تو جز جگرم خون نکرد
نیست کسی در جهان کش چو من شیفته زلف چو مفتول تو عاشق و مفتون نکرد
❈۲❈
سر و چمن، گر چه هست تازه، ولی همچو تو نکتهٔ شیرین نگفت، شیوهٔ موزون نکرد
درد نهان مرا هیچ علاجی نبود عقرب زلف ترا هیچ کس افسون نکرد
❈۳❈
زخم که من می‌خورم، سینهٔ رامین نخورد گریه که من می‌کنم، دیدهٔ مجنون نکرد
عاشق صادق کسیست کو سخن و سر تو تن‌زد و باکس نگفت، خون شد و بیرون نکرد
❈۴❈
روز نشد هیچ شب کاوحدی از هجر تو نعره دگر سان نداشت، ناله دگرگون نکرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها