گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:مرد این ره آن باشد کو به فرق سر خیزد با غمش چو بنشیند از دو کون برخیزد

❈۱❈
مرد این ره آن باشد کو به فرق سر خیزد با غمش چو بنشیند از دو کون برخیزد
من غلام رندی، کو، چون به باده بنشیند از خود و تو و من او جمله بی‌خبر خیزد
❈۲❈
مرد راهبر باید پیر راهت، ای برنا ورنه گم شوی با او، گرنه راهبر خیزد
نقش طاعت خود را محو کن، که آن ساعت خویش بین طاعت بر پرگناه برخیزد
❈۳❈
آن چنان که می‌بینی زاهد ریایی را گر کسی به دست افتد هم به گوشه درخیزد
با عصای ایمان رو راه وادی ایمن کندر آن چنان وادی نور ازین شجر خیزد
❈۴❈
هر که او درین منزل، شد به خواب و خور قانع تا که هست و تا باشد خر بمرد و خر خیزد
اوحدی، حکایاتش تازه گوی و پرورده کز حدیث پوشیده زود دردسر خیزد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها