گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:تویی که از لب لعلت گلاب می‌ریزد ز زلف پرشکنت مشک ناب می‌ریزد

❈۱❈
تویی که از لب لعلت گلاب می‌ریزد ز زلف پرشکنت مشک ناب می‌ریزد
متاب زلف خود، ای آفتاب رخ، دیگر که فتنه زآن سر زلف به تاب می‌ریزد
❈۲❈
به هر سخن، که لب همچو شکر تو کند مرا دگر نمکی بر کباب می‌ریزد
به یاد روی تو هر بامداد دیدهٔ من ستاره در قدم آفتاب می‌ریزد
❈۳❈
مرا بر آتش هجرت جگر چنین خسته تو چشم خیرهٔ من بین که: آب می‌ریزد
ز خوی تند خود، ای ترک،بر حذر میباش که این غبار ستم بر خراب می‌ریزد
❈۴❈
تو سیم خواسته‌ای ز اوحدی و دیدهٔ او ز مفلسی همه در در جواب می‌ریزد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها