اوحدی:چون من سر تو دارم سامانم از که باشد؟ دردم تو میفرستی، درمانم از که باشد؟
❈۱❈
چون من سر تو دارم سامانم از که باشد؟
دردم تو میفرستی، درمانم از که باشد؟
گفتی: برو ز پیشم، خود میروم، ولیکن
زین غصه گر بمیرم تاوانم از که باشد؟
❈۲❈
چون در فراق خویشم زار و ضعیف کردی
گر بار غم کشیدن نتوانم، از که باشد؟
دردم همی فرستی هر ساعت از برخود
باز آر به درد دوری درمانم، از که باشد؟
❈۳❈
چون بوسهای به زاری هرگز نمیدهی تو
گر بعد ازین به زورت بستانم، از که باشد؟
دوشم به طنز گفتی: کز کیست این فغانت؟
زخم تو میخورم من، افغانم از که باشد؟
❈۴❈
جوری که میپسندی بر اوحدی نهانی
گر در میان مردم برخوانم، از که باشد؟
کامنت ها