گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:دی رفتم اندر کوی او سرمست، ناگه جنگ شد امروز زانم تنگدل کان جای بر وی تنگ شد

❈۱❈
دی رفتم اندر کوی او سرمست، ناگه جنگ شد امروز زانم تنگدل کان جای بر وی تنگ شد
گوید به مستی: سوی من، منگر، مرو در کوی من باز آن بت دلجوی من، بنگر: چه شوخ و شنگ شد؟
❈۲❈
هر دم چو ازینگی دگر خواهد دل ما سوختن منشان بر آتش خویش را، ایدل، که کار ازینگ شد
پندی که نیکو خواه من، می‌داد بد پنداشتم تا لاجرم در عشق او نامی که دیدی ننگ شد
❈۳❈
رفت آن نگار خانگی در پردهٔ بیگانگی ای ناله، بر خرچنگ شو، کان ماه در خرچنگ شد
از بس که کردم سرزنش دل را به یاد آوردنش بیچاره از سرکوب پر حیران و گیج و دنگ شد
❈۴❈
جام دلم بر سنگ زد، چون بر دو زلفش چنگ زد چشمم به خونش رنگ زد، چون روی من بی‌رنگ شد
دارم خیال او به شب، زان بادهٔ رنگین لب جانم چو زنگی در طرب، زان بادهٔ چون زنگ شد
❈۵❈
ای اوحدی، عیبش مکن، گر دل پریشانی کند کی بی‌پریشانی بود، دل، کو به زلف آونگ شد؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها