گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:غم عشقت، ای پسر، بسوزد همی مرا ترا گر خبر شدی نبدی غمی مرا

❈۱❈
غم عشقت، ای پسر، بسوزد همی مرا ترا گر خبر شدی نبدی غمی مرا
دمم می‌دهی که: من بیابم دمی دگر گره بر دمم زدی، رها کن دمی مرا
❈۲❈
به نام تو زیستم همه عمر و خود ز تو نه بر دست نامه‌ای، نه بر لب نمی‌مرا
مکن بیش ازین ستم، به نیکی گرای هم چو زخمم به دل رسید، بنه مرهمی مرا
❈۳❈
مرا در فراق خود به پرسش عزیز کن که هرگز نیوفتاد چنین ماتمی مرا
نخواهم به عالمی غمت را فروختن کز آنجا میسرست چنین عالمی مرا
❈۴❈
غم روز هجر تو بگویم یکان یکان اگر در کف او فتد شبی محرمی مرا
کم و بیش اوحدی چو اندر سر توشد تو نیز پرسشی بکن به بیش و کمی مرا

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها