گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:عمری که نه با تست کسش عمر نخواند آنرا که تو در دام کشی کس نرهاند

❈۱❈
عمری که نه با تست کسش عمر نخواند آنرا که تو در دام کشی کس نرهاند
گر بر تن مجنون تو صد سلسله باشد چون رخ بنمایی همه در هم گسلاند
❈۲❈
زین دل مطلب صبر، که از روی تو دوری مشکل بتوان کردن و او خود نتواند
از طالع خود بر سرگنجی بنشینم روزی اگرم با تو به کنجی بنشاند
❈۳❈
دادم دل خود را بدو چشم تو ولیکن کس نیست که از چشم تو دادم بستاند
از گردش ایام توقع نه چنین بود کم زهر فراق تو چنین زود چشاند
❈۴❈
دل بود که از واقعهٔ‌من خبری داشت و آن به که خود این واقعه دل نیز نداند
از غم نتوانم که نویسم سخن خود ور نیز نویسم سخن خود، که رساند؟
❈۵❈
پندار که: صد نامه و قاصد بفرستم در شهر شما قصهٔ درویش که خواند؟
دل در لب شیرین تو بست اوحدی، ای جان مگذار که ایام به تلخی گذراند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها