گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:دلبران جمله غلام لب چون نوش تواند بندهٔ حلقهٔ زلفین و بنا گوش تواند

❈۱❈
دلبران جمله غلام لب چون نوش تواند بندهٔ حلقهٔ زلفین و بنا گوش تواند
وانکه بردند به گردون ز کله داری سر هم کمر بستهٔ آن قد قباپوش تواند
❈۲❈
بر سر ناله و فریاد جهانی زن و مرد سال و ماه از غم لعل لب خاموش تواند
باده نوشان لبت جمله خرابند امروز تا چه در ساغرشان بود؟ که بی‌هوش تواند
❈۳❈
پردلانی، که ز سر پنجه سخن می‌گفتند همه بی‌توش و تن از هجر تن و توش تواند
بس درون سوخته کندر شب هجران چون دیگ بر سر آتش سودای جگر جوش تواند
❈۴❈
اوحدی دوش به کف جان و دلی داشت، کنون هر دو در بند سر گیسوی بر دوش تواند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها