اوحدی:آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را خوبرویان جهان بنده به جانند او را
❈۱❈
آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را
خوبرویان جهان بنده به جانند او را
دلبرانی که به خوبی بنشانند امروز
جای آنست که بر دیده نشانند او را
❈۲❈
دامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عیب
پاکبازان جهان بنده از آنند او را
گر در افتد به کفم دامن وصلش روزی
از کف من به جهانی نجهانند او را
❈۳❈
نیست بیمصلحتی از بر او دوری من
برمیدم ز برش، تا نرمانند او را
قیمت قامت او را من بیدل دانم
ورنه این یک دوسه افسرده چه دانند او را؟
❈۴❈
ای که گشت اوحدی از بهر تو بدنام جهان
بندهٔ تست، نام که خوانند او را
کامنت ها