گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:چون ز بغداد و لب دجله دلم یاد کند دامنم را چو لب دجلهٔ بغداد کند

❈۱❈
چون ز بغداد و لب دجله دلم یاد کند دامنم را چو لب دجلهٔ بغداد کند
هیچ کس نیست که از یار سفر کردهٔ من برساند خبری خیر و دلم شاد کند
❈۲❈
هرگز از یاد من خسته فراموش نشد آنکه هرگز نتواند که مرا یاد کند
هجر داغیست که گر بر جگر کوه نهند سنگ بر سینه زنان آید و فریاد کند
❈۳❈
خانهٔ عمر مرا عشق ز بنیاد بکند عشق باشد که چنین کار به بنیاد کند
آنکه خون دل من ریخت ز بیداد و برفت کاج باز آید و خون ریزد و بیداد کند
❈۴❈
چه غم از شاه و چه اندیشه ز خسرو باشد؟ گر به شیرین رسد آن ناله که فرهاد کند
باد بر گلبن این باغ گلی را نگذاشت کز نسیمش دلم از بند غم آزاد کند
❈۵❈
اوحدی چون که از آن خرمن گل دورافتاد خرمن عمر، ضروریست، که بر باد کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حامد
2011-02-20T14:31:35
بیت ششم، مصرع دوم:کاج باز آید و خون ریزد و بیداد کندصحیح آن:کاش باز آید و خون ریزد و بیداد کند