گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:آن روز کو که روی غم اندر زوال بود؟ با او مرا به بوسه جواب و سؤال بود

❈۱❈
آن روز کو که روی غم اندر زوال بود؟ با او مرا به بوسه جواب و سؤال بود
با آن رخ چو ماه و جبین چو مشتری هر ساعتم ز روی وفا اتصال بود
❈۲❈
از روز وصل در شب هجر او فتاده‌ام آه! آن زمان کجا شد و باز این چه حال بود؟
بر من چه شب گذشت ز هجران یار دوش؟ نه‌نه، شبش چگونه توان گفت؟سال بود
❈۳❈
گفتم که: بی رخش بتوان بود مدتی خود بی‌رخش بدیدم و بودن محال بود
آن بی‌وفا نگر که: جدا گشت و خود نگفت روزی دلی ربودهٔ این زلف و خال بود
❈۴❈
ای اوحدی، بریدن ازان زلف همچو جیم دیدی که بر بلای دل خسته دال بود؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها