گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟ یا چه گویم که نه در لوح و بیان تو بود؟

❈۱❈
من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟ یا چه گویم که نه در لوح و بیان تو بود؟
سخن لب، که تو داری، نتوانم گفتن ور بگویم سخنی هم ز زبان تو بود
❈۲❈
هر زمانم به جهانی دگر اندازی، لیک نروم جز به جهانی که جهان تو بود
تن و دل گر به فدای تو کند چندان نیست خاصه آن کش دل و تن زنده به جان تو بود
❈۳❈
نگذاری که ببوسد لبم آن پای و رکاب ای خوش آن بوسه که بر دست و عنان تو بود!
چون نشانی بنماند ز تن من بر خاک دل تنگم به همان مهر و نشان تو بود
❈۴❈
جان خود را سپر تیر بلا خواهم ساخت اگر آن تیر، که آید ز کمان تو بود
چون بپوسد تن من گوش و روانی که مراست بر ورود خبر و حکم روان تو بود
❈۵❈
هر چه آرند به بازار دو کون، از نیکی همه، چون نیک ببنینی، ز دکان تو بود
دیده در کل مکان گر چه ترا می‌بیند من نخواهم که به جز دیده مکان تو بود
❈۶❈
می‌کنم ذکر تو پیوسته به قلب و به لسان خنک آن قلب که مذکور لسان تو بود
نیست غم سر دل اوحدی ار گردد فاش چو دلش حافظ اسرار نهان تو بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2008-10-25T09:48:55
مصرع اول بیت اول ناقص به نظر می‌رسد.
رسته
2008-10-25T11:54:24
بیت اول را اگر به شکل زیر بخوانید اشکالی نخواهد داشت:من از آن ِ که ( یعنی چه کسی ) شوم،کو نه از آن ِ تو بود؟
حمیدرضا
2008-10-25T12:18:51
@رسته:بله، درست است، و من شعر را درست نمی‌خواندم.
Polestar
2021-03-09T17:35:10
بیت ماقبل آخر، مفهومش گنگه. یعنی چی قلب که مذکور لسان تو...