گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:ای کون و مکان از تو، اندر چه مکانی خود؟ مثل تو نمی‌یابم، آخر به چه مانی خود؟

❈۱❈
ای کون و مکان از تو، اندر چه مکانی خود؟ مثل تو نمی‌یابم، آخر به چه مانی خود؟
هر کس که تو می‌بینی حالی بتو می‌گوید: من هیچ نمی‌گویم، دانم که تو دانی خود
❈۲❈
چون ز آتش آن شادی رنگیم نیفزودی زین دود که بر کردی رنگی برسانی خود
من فاش همی دیدم روی تو ز هر رویی اکنون چو نظر کردم از دیده نهانی خود
❈۳❈
کس را چو نمی‌خواهی کاگه شود از حالت خواهی که نماند کس، تا شاد بمانی خود
همراه شوی با ما و آنگاه چو کار افتاد در غم بهلی مار را، تنها بدوانی خود
❈۴❈
چون اوحدی از بیشی عذر تو همی خواهد دانم که بهر جرمش از پیش نرانی خود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها