گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:فتنه بود آن چشم و ابرو نیز یارش میشود شکرست آن لعل و دلها زان شکارش میشود

❈۱❈
فتنه بود آن چشم و ابرو نیز یارش میشود شکرست آن لعل و دلها زان شکارش میشود
گنج حسن و دلبری زیر نگین لعل اوست لا جرم دل در سر زلف چو مارش میشود
❈۲❈
بارها از بند او آزاد کردم خویش را باز دل در بند زلف تابدارش میشود
بیدلی را عیب کردم در غم او، عقل گفت: چون کند مسکین؟ که از دست اختیارش میشود
❈۳❈
طالب گل مدعی باشد که رخ درهم کشد ورنه وقت چیدن اندر دیده خارش میشود
عاشق بیچاره راز خویش میپوشد، ولی راز دل پیدا ز چشم اشکبارش میشود
❈۴❈
اوحدی آشفته شد تا آن نگار از دست رفت رخ به خون دل ز بهر آن نگارش میشود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها