گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:سر زلف خود بگیری همه پیچ و خم برآید دل ریش من بکاوی همه درد و غم برآید

❈۱❈
سر زلف خود بگیری همه پیچ و خم برآید دل ریش من بکاوی همه درد و غم برآید
تو ازآن سخن که گویی و از آن میان که داری به میان خوب رویان سخن از عدم برآید
❈۲❈
چو جهانیان به زلف توسپرده‌اند خاطر سر زلف خود مشوران، که جهان بهم برآید
ز غم تو در لحد من به مثابتی بگریم که ز خاک من بروید گل سرخ و نم برآید
❈۳❈
چو حدیث بوسه گویم نبود یکی به سالی چو سخن ز غصه رانم دو به یک شکم برآید
به مخالفم خبر کن که: مقیم این درم، تا نکند شکار صیدی که ازین حرم برآید
❈۴❈
مکن، اوحدی، شکایت، که نمیرسی به کامی تو مرید درد او شو، که مراد کم برآید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها