اوحدی:مرا کجا سر زلفت به زیر چنگ آید؟ که خاک پای ترا از سپهر ننگ آید
❈۱❈
مرا کجا سر زلفت به زیر چنگ آید؟
که خاک پای ترا از سپهر ننگ آید
بکن ز جور و جفا هر چه ممکنست امروز
که هر چه صورت زیبا کند بینگ آید
❈۲❈
به زور بازوی مردی برون نشاید برد
بر آستان تو دستی که زیر سنگ آید
اگر چه شد ز روانی چو آب گفتهٔ ما
ز وصف قد تو چون بگذریم تنگ آید
❈۳❈
چو میل سوی تو کردم به دوستی، دل گفت:
مکن، که جامهٔ این کار بر تو ننگ آید
ز رنگ ناخنت، ای ماه چهره،مینالم
به نالهای، که چنان نالها ز چنگ آید
❈۴❈
به صبغ مهر تو چون اوحدی دگر باره
در افکنیم شبی خرقه تا چه رنگ آید؟
کامنت ها