گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:بگشای ز رخ نقاب دیدار تا نگذرد از درت خریدار

❈۱❈
بگشای ز رخ نقاب دیدار تا نگذرد از درت خریدار
این پرده که بر درست بردر وین سایه که بر سرست بردار
❈۲❈
گفتی: بنشین که من بیایم بنشینم و نیستی تو آن یار
کز یاری من نیایدت ننگ وز صحبت من نباشدت عار
❈۳❈
زین قاعده و خلاف بگذر و آن داعیه در غلاف بگذار
تا کی باشیم پس بر در؟ وز هجر تو کرده رخ به دیوار
❈۴❈
هر کس به حساب تار و پودست ما با سخن تو در شب تار
پنداشتمت که: مهربانی و آن نیز خیال بود و پندار
❈۵❈
سر در سر کار عشق کردیم و اگه نشدی، زهی سر و کار؟
هر لحظه مکن بکشتنم زور هر روز مکن بهشتنم زار
❈۶❈
یا آن دل برده باز پس ده یا این تن مرده نیز بگذار
مپسند که از فراق رویت فریاد برآرم اوحدی‌وار

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها