گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:درین همسایه شمعی هست و جمعی عاشق از دورش که ما صد بار گم گشتیم همچون سایه در نورش

❈۱❈
درین همسایه شمعی هست و جمعی عاشق از دورش که ما صد بار گم گشتیم همچون سایه در نورش
وجود بیدلان پست از سواد چین زلف او روان عاشقان مست از فریب چشم مخمورش
❈۲❈
به ایامی نمی‌شاید ز بامی روی او دیدن خنک چشمی که می‌بیند دمادم روی منظورش!
بهشتی را که میگویند باور میکنم، لیکن دلم باور نمی‌دارد کزو بهتر بود حورش
❈۳❈
سرایی کین چنین یاری درو یابند، صد جنت غلام سقف مرفوعست و خاک بیت معمورش
به جور حاسدان نتوان حذر کردن ز عشق او کسی کو انگبین جوید، چه باک از بیم زنبورش؟
❈۴❈
ز عشق آن پری بر من چو رحمت میبری زین پس گرت حلوا به دست افتد بیاور پیش محرورش
کلام اوحدی سریست روحانی، که در عالم بخواهد ماند جاویدان سواد رق منشورش
❈۵❈
ز راز عاشقی دورند و رمز عاشقی غافل گروهی کندرین معنی نمی‌دارند معذورش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کسرا
2015-07-07T22:46:04
بهشتی را که میگویند باور میکنم، لیکندلم باور نمی‌دارد کزو بهتر بود حورشاوووووووج خوش سلیقگی شاعر است این بیت دلربا
مهدیه
2017-12-07T19:13:00
در برنامه شاخه گل شماره 406 این غزل همراه ویولن زیبای یاحقی خوانده شده است