گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:که میبرد خبر عاشقان شیفته حالش؟ ز سجده گاه عبادت به پیش صدر جلالش

❈۱❈
که میبرد خبر عاشقان شیفته حالش؟ ز سجده گاه عبادت به پیش صدر جلالش
هزار دیده بر آن چهره ناظرند ولیکن نمی‌رسد نظر هیچکس به کنه کمالش
❈۲❈
مرا دلیست به حال از فراق صورت آن بت که هیچ چاره ندانم به جز نهفتن حالش
سیاه شد چو شب تیره روز روشن بختم ز محنت شب هجران دیر باز چو سالش
❈۳❈
چه جای وصل؟ که بر آسمان رسم ز تفاخر گرم به خواب میسر شود حضور خیالش
هزار فال گرفتم من از صحیفهٔ ایام چو نام دوست نیامد، نداشتیم به فالش
❈۴❈
به یاد دوست قناعت کن، اوحدی، که دل تو به روز وصل ندیدیم و نیست مرد وصالش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها