گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:دیده گر لایق آن نیست که منزل کنمش چاره‌ای نیست به جز جای که در دل کنمش

❈۱❈
دیده گر لایق آن نیست که منزل کنمش چاره‌ای نیست به جز جای که در دل کنمش
ساربانا، شتر دوست کدامست؟ بدار تا زمین بوس رخ و سجدهٔ محمل کنمش
❈۲❈
آفتاب ار چه به رخسار جهانگیری کرد نتوانم که بدان چهره مقابل کنمش
می‌زنم بر سر خود دست به خون آلوده چون مدد نیست که در گردن قاتل کنمش
❈۳❈
دلبرا، مهر تو چون در دل من مهر گرفت چون توانم که بر اندازم و باطل کنمش؟
مشکلاتی که ز زلف تو مرا پیش آمد تو مپندار که تا حل نکنی حل کنمش
❈۴❈
دست خود میگزم از حیف و ببوسم بسیار گر شبی در بر و دوش تو حمایل کنمش
دل، که دیوانهٔ زنجیر سر زلف تو شد ای پریچهره، نگویی: به چه عاقل کنمش؟
❈۵❈
اوحدی گر ز تو رنجی بکشد باکی نیست تا ریاضت نکشد چون به تو واصل کنمش؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها