گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:باشد آن روز که گویم به تو راز دل خویش؟ یا کنم بر تو بیان شرح نیاز دل خویش؟

❈۱❈
باشد آن روز که گویم به تو راز دل خویش؟ یا کنم بر تو بیان شرح نیاز دل خویش؟
دوستی کو و مجالی؟ که برو عرضه کنم قصهٔ درد و غم دور و دراز دل خویش
❈۲❈
چشم بربستم و از دیده و دل دور نه‌ای چون ببندم به حیل دیدهٔ باز دل خویش؟
گر شبی پیش خودم بار دهی بی‌اغیار بر تو خوانم همه تحقیق و مجاز دل خویش
❈۳❈
از سر عربده برخیز و بر من بنشین تا زمانی بنشانم بتو آز دل خویش
کس چه داند که چه بر سینهٔ من می‌گذرد؟ من شناسم اثر گرم و گداز دل خویش
❈۴❈
اوحدی تا روش قامت زیبای تو دید جز به سوی تو ندیدست نیاز دل خویش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها