گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:گر بنگری در آینه روزی صفای خویش ای بس که بی‌خبر بدوی در قفای خویش

❈۱❈
گر بنگری در آینه روزی صفای خویش ای بس که بی‌خبر بدوی در قفای خویش
ما را زبان ز وصف و ثنای تو کند شد دم در کشیم، تا تو بگویی ثنای خویش
❈۲❈
منگر در آب و آینه زنهار! بعد ازین تا نازنین دلت نشود مبتلای خویش
معذور دار، اگر قمرت گفته‌ام، که من مستم، حدیث مست نباشد بجای خویش
❈۳❈
ما را تویی ز هر دو جهان خویش و آشنا بیگانگی چنین مکن، ای آشنای خویش
یک روز پیرهن ز فراقت قبا کنم وانگه به قاصدان تو بخشم قبای خویش
❈۴❈
چون گشت اوحدی ز دل و جان گدای تو ای محتشم، نگاه کن اندر گدای خویش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Polestar
2021-02-03T12:35:03
زیباست واقعا