اوحدی:دلم خرقهای دارد از پیر عشق که گردن نپیچد ز زنجیر عشق
❈۱❈
دلم خرقهای دارد از پیر عشق
که گردن نپیچد ز زنجیر عشق
حلالست مالم به فتوای شوق
مباحست خونم به تقریر عشق
❈۲❈
هزیمت همان روز شد شاه عقل
که در شهر تن خیمه زد میر عشق
اگر عاشقی ترک ایمان بگوی
که جز کافری نیست توفیر عشق
❈۳❈
درین باغ اگر لاله چینی و گل
نخواهی شدن مرغ انجیر عشق
اگر نیستی چون کمان بر کژی
دل خود سپر کن بر تیر عشق
❈۴❈
به معقول مگرو، که ما را حدیث
ز قرآن شوق است و تفسیر عشق
خرد را رها کن، که خواب خرد
پراکنده باشد به تعبیر عشق
❈۵❈
من و اوحدی در ازل خوردهایم
ز بستان «قالوابلی» شیر عشق
کامنت ها