اوحدی:ز حسن تو پیدا شد آیین عشق خرد را لبت کرد تلقین عشق
❈۱❈
ز حسن تو پیدا شد آیین عشق
خرد را لبت کرد تلقین عشق
برین رقعه ننهاد شاهی قدم
که ماتش نکردی به فرزین عشق
❈۲❈
ازین بیشه شیری نیامد برون
که او را نکشتی به زوبین عشق
ز بهر شکاردل خستگان
بر اسب بلا بسته‌ای زین عشق
❈۳❈
کسی با خیالت نخسبد دمی
که بر وی نخوانند یاسین عشق
برین آستان دعوت هیچ کس
نگردد روا جز به آیین عشق
❈۴❈
من آن باد را خاک خواهم شدن
که بوی تو می‌آرد از چین عشق
تو ای عالم شهر، اگر عاقلی
سکونت مجوی از مجانین عشق
❈۵❈
گر این خلق هر کس به دینی روند
مباد اوحدی را به جز دین عشق
کامنت ها