گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:بنمای روی خویش، که غیر از تو هر چه هست دیدیم و بی‌غروب نبودند و بی‌افول

❈۱❈
بنمای روی خویش، که غیر از تو هر چه هست دیدیم و بی‌غروب نبودند و بی‌افول
یا یک زمان به جانب ما نیز میل کن یا خود جواب ما بده ار گشته‌ای ملول
❈۲❈
ترسم رسول دین تو گیرد، بدین سبب تقصیر میکنم ز فرستادن رسول
تا شد به عشق روی تو مشهور نام من اندر زمانه فارغم از شهرت و خمول
❈۳❈
گر عدل بینم از تو و گرنه نمی‌توان از بندگی تجاوز و از چاکری عدول
در جانم آتشیست ز هجر تو ورنه چیست؟ این آه سرد و سوز دل و ناله و غول
❈۴❈
در وصف قد و زلف تو هر چند سالهاست کاهل حدیث عرض سخن میدهند و طول
از آسمان عشق تو قرآن فارسی امروز می‌کند به دل اوحدی نزول

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حمیدرضا
2008-10-17T12:55:05
مطلع غزل گویا جا افتاده است.