گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:اگر به مجلس قاضی نموده‌اند که: مستم مرا ازان چه تفاوت؟ که رند بودم و هستم

❈۱❈
اگر به مجلس قاضی نموده‌اند که: مستم مرا ازان چه تفاوت؟ که رند بودم و هستم
مرا چه سود ملامت؟ به یاد بادهٔ روشن که پند کس ننیوشم کنون که توبه شکستم
❈۲❈
اگر چه گوشه گرفتم ز خلق و روی نهفتم گمان مبر که ز دام تو شوخ دیده برستم
گمان مبر که بدوزم نظر ز روی تو هرگز که من چو صنع ببینم خدای را بپرستم
❈۳❈
شکایت تو به دیوار می‌کنم به ضرورت چو اعتماد ندارم که: قاصدی بفرستم
دلم تعلق اگر با دهان تنگ تو دارد روا بود که بگویم که: دل به هیچ ببستم
❈۴❈
دل ببردی و جانم در اوفتاد به آتش کناره کردی و من در میان خاک نشستم
هزار بار دلم را شکسته‌ای به جفاها که هیچ بار نگفتی: دل که بود؟ که خستم
❈۵❈
چو محتسب پی رندان رود ز بهر ملامت مکن حمایت من پیش او، که صوفی و مستم
ستمگرا، چه بر آید ز دست من که نبردی؟ قرار و صبر و دل و دین و هر چه بود به دستم
❈۶❈
به اوحدی دل من پای بند بود همیشه ترا بدیدم و از بند او تمام برستم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاظم ایاصوفی
2016-04-24T19:42:05
مصراع اول بیت هفتم بجای دل باید دلم یا دلی باشد که دلم بهتر است