گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:ای که رفتی و نرفتی نفسی از یادم خاک پای تو چو گشتم چه دهی بر بادم؟

❈۱❈
ای که رفتی و نرفتی نفسی از یادم خاک پای تو چو گشتم چه دهی بر بادم؟
پس ازین پیش من از جور مکن یاد، که من تا غلام تو شدم زین دگران آزادم
❈۲❈
چند پرسی تو که: از عشق منت حاصل چیست؟ حاصل آنست که از تخت به خاک افتادم
کردم اندیشهٔ خود: مصلحت آنست که من بر کنم دل ز تو، ورنه بکنی بنیادم
❈۳❈
آهنینست دلت ورنه ببخشی بر من چون ببینی که ز غم در قفس فولادم
از دل سخت تو آن روز من آگاه شدم که جگر خسته بدیدی و ندادی دادم
❈۴❈
مکن، ای ماه، جفا بر تن من، کز غم تو اوحدی‌وار به خورشید رسد فریادم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها