اوحدی:من بادهٔ عشق نوش کردم چون مست شدم خروش کردم
❈۱❈
من بادهٔ عشق نوش کردم
چون مست شدم خروش کردم
هر عربدهای که باده انگیخت
با زاهد خرقهپوش کردم
❈۲❈
هر کس که زما و من سخن گفت
او را به دو می خموش کردم
چون هوش برفت از رقیبان
این بار حدیث هوش کردم
❈۳❈
پندم مده، ای رفیق، بسیار
انگار که: پند گوش کردم
بگذار، که من نماز خود را
در خانهٔ می فروش کردم
❈۴❈
بر آتش عشق اوحدی را
امروز تمام جوش کردم
کامنت ها