گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اوحدی:بیا، بیا که ز مهرت به جان همی گردم به بوی وصل تو گرد جهان همی گردم

❈۱❈
بیا، بیا که ز مهرت به جان همی گردم به بوی وصل تو گرد جهان همی گردم
تو خفته‌ای، خبرت کی بود؟ که من هر شب به گرد کوی تو چون پاسبان همی گردم
❈۲❈
ملامت من بیدل مکن درین غرقاب تو بر کناری و من و در میان همی گردم
به پیشگاه قبول تو راه نیست، مگر رها کنی، که برین آستان همی گردم
❈۳❈
هزار بار شدم در غم تو پیر، ولی دگر به بوی وصالت جوان همی گردم
قدم به پرسش من رنجه کن، که هر ساعت بسان چشم خوشت ناتوان همی گردم
❈۴❈
لبت بشارت کامی به اوحدی دادست درین دیار به امید آن همی گردم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها